پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

استاتوس های خنده دار فیسبوکی


 استاتوس های خنده دار فیسبوکی 


کودکی به پدرش گفت: «پدر، دیروز سر چهارراه حاجی فیروز را دیدم

بیچاره! چه اداهایی از خودش در می آورد تا مردم به او پول بدهند،

ولی پدر ، من خیلی از او خوشم آمد ، نه به خاطر

اینکه ادا در می آورد و می رقصید ، به خاطر اینکه چشم هایش خیلی

شبیه تو بود ...

از فردا،مردم حاجی فیروز را با عینک دودی سر چهارراه می دیدند ...

.

.

آقاااااا...

بالاخره کشفیدم که بعضیا چرا اینقد تو عروسیا اصرار میکنن بری برقصی !

چون خودشون جا ندارن بشینن ... بعدش میان جات میشینن!

وقتی رقص و اینا تموم شد برگشتی نه جا داری بشینی و همچنین میوه و شیرینی هات هم خوردن!!!!  ادامه مطلب ...