اس ام اس کوتاه عاشقانه payamak asheghane
بسوزد خانه لیلی و مجنون که
رسم عاشقی در عالم انداخت
اگر لیلی به مجنون داده می شد
دل هیچ عاشقی رسوا نمی شد
------------------------------------------------------
کمر بسته ام به خودکشی
بیخیـــال هم نمی شوم ... هم دست اند با من
این سیگارهای تلخ و این لحظه های تنهایی و
این خاطرات تلخ
ادامه مطلب ...
اس ام اس رمانتیک زیبا sms romantik
آمدی رفت زدل صبر و قرارم بنشین
بنشین تا به خود آید دل زارم بنشین
دل و دین بردی و اکنون بی جانم آمده ای
بنشین تا به تو آن هم بسپارم بنشین
------------------------------------------------------
سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت
---------------------------
ادامه مطلب ...
اس ام اس حسی کوتاه
در پــــی دانـه مـرو همچـو کبوتــر ، کـه تــو را
عاقـبت بهــر یکـی دانـــــه ، بــــه دام انـدازنـد
صیـد کن شیـــر صفت، نیم بخور، نیم ببخش
تـا بــه هـرجـا کـه روی ، بـر تـو ســلام انـدازند
------------------------------------------------------
به چشم هایت بگو نگاهم نکنند
بگو وقتی خیـره ات می شوم سرشان به کار خودشان باشد !
نه که فکر کنی خجالت میکشم ، نه !
حواسم نیست ، عاشقت می شوم
ادامه مطلب ...
اس ام اس عاشقانه خیلی جدید
شمارتو گرفتمو همه ی دردای تو دلمو
با بغض از پشت گوشی سرد تلفن بهت گفتم
پشت خط ولی یکی مدام می گفت:
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد
------------------------------------------------------
چند روز دیگه بهار میاد
و همهچیز رو تازه میکنه
سال رو، ماه رو، روزها رو، هوا رو، طبیعت رو
ولی فقط یک چیز کهنه میشه
که به همه اون تازگی میارزه، عشقمون
ادامه مطلب ...
اس ام اس احساسی کوتاه 92
تــا ته خــط کـه میری
یادت میــاد یـه جایـی تو یــه خیابـــونی
یه کوچـــه ای رو اشـــتباه پیـــچیــــدی
------------------------------------------------------
لبخند که زد
توی چال گونه اش افتادم
پای منطقم شکست
و عاشق شدم
ادامه مطلب ...
اس ام اس عاشقانه جدید غمگین
دلم فقط تورو می خواد...
دلم باران می خواهد و چتری خراب
و خیابانی که هیچ گاه به خانه ی تو نرسد...
------------------------------------------------------
او"را پیش خودت هیدن کرده بودی
با اینکه وجود داشت اما ندیدمش
همان طوری که تو منو ندیدی
تو تموم این سال ها
ادامه مطلب ...
نَصوح مردى بود شبیه زنها ، صورتش مو نداشت و سینههایی برجسته چون سینه زنها داشت و در حمام زنانه کار مى کرد. او سالیان متمادی بر این کار بود و از این راه هم امرار معاش میکرد و هم ارضای شهوت.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار اخگر شهوت، او را به کام خود اندر میساخت و کسى از وضع او خبر نداشت و آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد.
ادامه مطلب ...