فریاد زدستِ فلکِ شعبده باز / آزاده به ذلـت و گدازاده به ناز
نرگس ز برهنگی سرافکنده به زیر / صد پیرهن حریر پوشیده پیاز . . .
---------------------------------------------------
جهان اول جاییست که عکاسانش برای جایزه
از گرسنگان جهان سوم عکس می گیرند . . .
---------------------------------------------------
موضوع غم انگیز در خصوص زندگی ، کوتاه بودن آن نیست
بلکه غم انگیز آن است که ما زندگی را خیلی دیر شروع میکنیم . . .
ادامه مطلب ...
" کسانی که در انتظار زمان نشسته اند، آنرا از دست خواهند داد "
.
.
.
" کسی که در آفتاب زحمت کشیده، حق دارد در سایه استراحت کند "
.
.
.
" بهتر است دوباره سئوال کنی، تا اینکه یکبار راه را اشتباه بروی "
ادامه مطلب ...
سیگار تلقینی برای آرامش نیست
تسکینی برای درد هم نیست
فقط تنبیهیست برای من تا دیگر نخواهمت !!!
.
.
خاکستر سیگارم را به تو ترجیح دادم چون که او تنها حنجره ام را به آتش کشید و تو وجودم را …
ادامه مطلب ...
زندگی عمل کردن است .
این شکر نیست که چای را شیرین می کند !
بلکه حرکت قاشق چای خوری باعث شیرینی می شود . . .
اگر میخواهی راحت باشی کمتر بدان و اگر میخواهی خوشبخت باشی بیشتر بخوان . . .
ادامه مطلب ...
بهینه رفتار کردی ولی من از همه چیزم گذشتم ؛ برچسب سبز رنگ انرژی مبارک قلبت باشد !
حوایت میشدم اگر سیب سرخی داشتی ، ولی حیف که آدم نیستی !
ادامه مطلب ...
قهر مکن ای فرشته روی دلارا
ناز مکن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میکشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا
=======اس ام اس قهر و آشتی=======
دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است ...
ادامه مطلب ...
گفته بودند که گنج در ویرانه هاست
راست گفتند چون وجودت در دل ویران ماست !
♥♥♥♥♥اس ام اس جملات عاشقانه و رمانتیک♥♥♥♥♥
سرکش بودم به حیله رامم کردی / ای افسونگر ، چه پخته خامم کردی
خوش چرخاندی کمند گیسویت را / در تاریکی اسیر دامم کردی . . .
ادامه مطلب ...
تـو هم تلخ بودی
تلــخ !
درست مثل قطره های فلج اطفالی
که در کودکی به خوردم می دانند !
غافل از اینکه این بار
تلخی تــو دلم را فلــج کرد ...!
♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥.♥
خوش به حالت حوا ، خودت بودی و آدمت ! وگرنه آدم تو هم به هوای دیگری می رفت !!
ادامه مطلب ...
هر چه هست برای مصلحتی است...و هر که هست به خاطر منفعتی است.
و هیچ چیزبه<<خودش>>نمی ارزد
دکتر شریعتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر روزی تهدیدت کردن بدان در برابرت ناتوانند..
اگر روزی خیانت دیدی بدان قیمتت بالاست..
اگر روزی ترکت کردن بدان لیاقت با تو بودن را نداشته اند..
دکتر شریعتی
ادامه مطلب ...
چه بسا اشخاصى که تنها با صداى کلنگ گورکن، از خواب بیدار مىشوند.
سخنان بزرگان, اس ام اس فلسفی, جملات قصار, اس ام اس های زیبا
هنرمند کسى است که اشگ دیگران را به لبخند شادى تبدیل کند.
سخنان بزرگان, اس ام اس فلسفی, جملات قصار, اس ام اس های زیبا
مال، از بهر آسایش عمر است، نه عمر از بهر گِرد کردن مال.
ادامه مطلب ...
عشق مقدم است
بر زندگی
و موخر از مرگ
حرف اول خلقت
و توان زمین.
"امیلی دیکنسون"
اس ام اس های فلسفی و حکیمانه
بـی آنکـه بخواهـم تمـام شـدی ! ...
هـمانـــ طـور که ...
بـی آنکـه بخـواهـم تمــام مــن شـدی... !!!!
ادامه مطلب ...
یکى از مسلمانان ثروتمند با لباس تمیز و فاخر محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم آمد و در کنار حضرت نشست
سپس فقیرى ژنده پوش با لباس کهنه وارد شد و در کنار آن مرد ثروتمند قرار گرفت .
مرد ثروتمند یکباره لباس خود را جمع کرد و خویش را به کنارى کشید تا از فقیر فاصله بگیرد.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم از این رفتار متکبرانه سخت ناراحت شد و به او رو کرد و فرمود:
آیا ترسیدى چیزى از فقر او به تو سرایت کند؟
ادامه مطلب ...
نَصوح مردى بود شبیه زنها ، صورتش مو نداشت و سینههایی برجسته چون سینه زنها داشت و در حمام زنانه کار مى کرد. او سالیان متمادی بر این کار بود و از این راه هم امرار معاش میکرد و هم ارضای شهوت.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار اخگر شهوت، او را به کام خود اندر میساخت و کسى از وضع او خبر نداشت و آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد.
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه که ازین موتور پرشیا داشته باشم بعد باهاش برم کوهستان از این کوه بپرم به اون کوه بعد ببینم نمیرسم موتورو ول کنم بره ته دره بعد خودم بپرم با نوک انگشتم از نوک صخره بگیرم نجات پیدا کنم بعد برم بالا بگم یوووووووهوووووووووووووووو. حال میده هاااااا
یکی از فانتزیام اینه که...
یــکــی از
فــانــتــزی هــای مــن ایـــنــه کـــه...
عـــشـــقــم بـــرگـــرده...
یکی از فانتزیای زندگیم اینه وقتی تو خیابون دو نفر دارن عاشقانه راه میرن از وسطشون رد شم
اک چه حالی میده!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه:
وقتی تو اتاقم نشستم یه دفعه غول چراغ جادو بیاد بگه:
"هوی یارو!!! سه تا آرزو کن میخوام برم"
منم که هنگ کردم هول بشمو بگم: "اولا که یارو
باباته دوما که حالا چه وقت اومدنه و..." تا بیام سومی رو بگم یهو بابام
یه لگد بزنه بهم و بگه : الدنگ خواب دیگه بسه دیگه شهریور شده و هوا خوبه منم دارم میرم مسافرت دینام کولرم بردم...
اصن پاک بوقیده میشه تو فانتزی آدم نه؟؟؟
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه هر وقت شارژ خریدم به کل مخاطبام اس میدم من به شارژ نیاز دارم بعد یه عالمه شارژ به هم
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یه مورچه درحال کشیدن آذوغه(عاذوغه،آزوقه،آزوغه،آضوغ)حالا هرچی)میبینم بدونم کجا داره میره خودم برسونمش گناه داره،همچین آدم دل نازکی هستم من
فانتزی من اینکه شب عروسیم یه جوری آرایش کنم که داماد تو افق محو شه بعد موقع رقص دونفره عروس و دوماد به نشانه احترام وشوخی یه زیر پا ب دوماد بدم جلو جمع بخوره زمین ضایع شه بخندیم بعد اون قهر کنه بره دستشویی منم خودم مجلسو گرم کنم بعد عقب عقب برم بخورم به کیک ،کیک بیافته زمین له بشه و من فقط هی بخندم .!!!!!¡¡¡¡
اونوخ خودمو از عروسی نجات میدم ینی مامان بابام اون شب تو افق محو میشن اما بعدش منو تو خونه زندونی میکنن دیگه ام محلم نمیدن دامادم فرداش میاد حلقمو پس میده و من از ازدواج تا آخر عمرم راحت میشم¡¡¡¡!!!!o_O
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من اینه بدونم چرا اونایی که دفترمشق هارو میسازن خط هاشو انقدر به هم می چسبونن که ما مجبور شیم یک خط در میان بنویسیم. ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که یه فامیل داشته باشیم اسمش سروش باشه
بعد بچه دار شه بگم: سروش منتشر کرد
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که تیم فوتبال محبوبم توی یه بازی خیلی خیلی مهم یک صفر عقب باشه و
من کلی استرس و دلشوره داشته باشم
بعد از شدت استرس برم دستشویی در حد یه دیقه وقتی برگشتم
ببینم 2تا گل زدیم و دو یک جلوییم خیالم راحت شه
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه که موهامو مث پسراکوتاه کنم ومث جونای سال47شلوارای پاچه گشاد تنم کنم موهامم فرکنم یه پیکان مدل 40 بگیرم بعد ی دونه از این عروسکای کوچیک که دماغشونو فشار میدی برات هم میرقصن هم آهنگ می خونن به پایین آیینه ی ماشینم آویزون کنم بعد با رفیقام که هم تیپ خودمن سواره پیکان گوجه ای رنگم بشیم بعد خیابونای محلمونو بالا پایین کنیم بعد بریم خزانه که خونه ی مخاطبم اونجاس ی دعوای درست حسابی کنیم(البته الان به دلایل خاصی که مخاطبم نیس دارم میگم باهم قهر نیستیم رفنه مسافرت اما اون نمیزاره من شرارت بازی کنم) آره دیگ چشم بعضی ها رودیدم***********!!!!!!!!!!!!!!!!
هیچ وقت این فانتزی من تبدیل به واقعیت نمی شه چون از ی
دختر پونزده ساله
اینجور چیزا بعیده ینی اطرافیام نمیزارن!!!!!!!!!!!!!¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡****************
اما دوس دارم که همچین اتفاقی بی افته***********!!!!!!!!!!!!¡¡¡¡¡¡¡¡¡:-*
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزى من اینه که باب راس تو برنامه لذت نقاشى براى یه بار هم شده نقاشى اش خراب بشه...مى خوام بدونم چیکار مى کنه...!! ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که :
شکست عشقی بخورم، در حد ایران ، مالدیو !
بعد با یه پاکت سیگار ) ترجیحا مارلبورو قرمز پایه بلند (
بیفتم تو خیابونا ) بی ام دبلیوم تعمیر گاهه ( و همین
جوری قدم بزنمو و سیگار بکشم !
بعد یکی بیاد از من به پرسه آقا آتیش داری ؟!
منم بگم تو دلم عآره!
بعد یارو سیگارش رو بیاره سمت دلم که روشن کنه !
منم بهش بگم ، عـــه آغآ اینجارو ، بابات پشت سرته !
بعد تا یارو برگشت ، برم تو افق محو بشم !
وقتی هم میرم افق از مغاز یه بسته تیغ ) ترجیحا تیغ تیز
( بخرم ، برم پیش مجید خراطها !
یکی از فانتزیام اینه که...
داداش.آبجی...جونم برات بگه که یه ته استکان فانتیزیم اینکه یکی از کارگردانای بزرگ هالیوود من و یه جاببینه و خیلی از فیسم خوشش بیاد و(آره...ما خیلی جذابیم) و ازم در خواست کن ه که تو یکی از فیلماش بازی کنم..بعد با هرار التماس و پا بوسیم منم ببینم فرصت مناسبه به شرط بازی تو فیلمی که خودم فیلمنامش و نوشتم قبول کنم...بعد فیلمم بشه پر فروش ترین فیلم سال.بعد برا جایزه اسکار نامزد بشم...و در حال که برنده اسکار در دوبخش بازیگری و فیلمنانه نویسی شدم جاستین ببیبر ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که چن تا اگهی بسازم بدم تلویزیون!!!مثلا یه شامپو که تو تبلیغش بگه اوه در پای تو!!!!!یا یه بسته آموزشی برای دبیرستانی ها به اسم پایین پایین!!!!!!و امااااااااا..........یه هود که بگن چه خوب که از آشپزخونتون بوی غذا نمیااااد...........آره از قدیم اینطوری بوده!!!!!!!!!!!خدایییییییی با این تبلیغاشون روحیه مارو شاد میکنن!!!!!!!!!!!!!!بععععععععله
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من اینه میخوام مثل لوک خوش شانس تو غروب افتاب با اسبم که پشتش سلنا نشسته محو شم فقط همین ادامه مطلب ...
رفتم فست فود
گارسون دختر اومده میگه غذا میل دارین ؟!
میگم پـَـــ نــه پـَـــ بشین ۲ دقیقه
اومدم خودتو ببینم همش تو اشپزخونه ای!!!
•
په نه په خنده دار
جوک خنده دار
آب خونه قطع
شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟
پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب
پرتقال می فرسته..!
یکى از فانتزیام اینه که یه قنادى بزنم توش قند بفروشم!
یه عطارى بزنم توش عطر بفروشم!
یه قهوه خونه بزنم توش قهوه بفروشم!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که تو یک جای شلوغ گوشیم زنگ بزنه بعد من جواب بدم:
هرجوری میتونید گیرش بیارید.... فقط حواستونو جمع کنید
زنده میخوامش!
ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیای امر خیرم اینه یکی از میلیونها خاستگار مایه داری که پاشنه در خونه دخترخاله ها و دخترعموهای 35 سالمو از جا کندن بیاد خاستگاری من! حالا خودشم نیومد راننده اش بیاد لااقل...
!!!!!والا با این فیس و افاده شون!!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که به مامانم بگم: مامان برم برای کامپیوترم ی بازی بخرم؟ بعد بهم
نگه:مگه ماه پیش نخریدی؟
آخه نه خداییش مامانه ما داریم؟؟؟؟؟؟
ادامه مطلب ...
فانتزی منم اینه که فرت فرت پول بریزم جلو معلمام که همشونم فرت فرت نمره هامو 20 کنن (مخصوصا ریاضی و فیزیک) :-(
حالا این حال زارمو کسایی میدرکن که تجدید شدنو وقت دوباره خوندن ندارن :))))
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من
اینه واسه ی بار هم ک شده اون چیزی رو ک سر میز غذا نشون میکنم و واسش هزار تا نقشه
میکشم بابام یا ابجیم با کمال خونسردی فرتی برش نداره!!!!!!!!!!!!!!!!
والا بخدا!!!!
حصرت ب دل موندیم ی بار همچین حادثه ی رخ نده!!!
ایا شمام مث من هستین؟؟؟
ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که هروقت سر سفره نوشابه باز میکنم بیستا لیوان طرفم نیاد بگن برای ما هم بریز واقعا برام فانتزی شده تاز بعضی موقع ها به خودمم هم نمی رسه!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزیم اینه
که اگه ازدواج کردم پسر دار شدم اسمشو بذارم مایع دستشویی فوم اوه....
خداییش خیلی کلاس داره
بعدشم بفرستمش مدرسان شریف درس بخونه !!!
ادامه مطلب ...
یکی از مهمترین فانتزیای زندگیم اینه که یه روز برم کُره جنوبی فقط 48 ساعت بهم وقت بدن تمام چیزایی رو که توی این چند سال میخواستم از اینترنت دانلود کنم ولی بخاطر سرعت پایین نتونستم ؛ رو دانلود کنم و برگردم...
به خدا برمیگردم:)
اصن همینجا قول میدم خوبه؟؟
(کره جنوبی پرسرعت ترین اینترنت جهان را داره)
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیای من اینه که 1روز با چرخ دستی برم جلو دانشگاه شریف مدرک بفروشم بعد رییس
دانشگاه به دانشجوها بگه از این دست فروشه هله هوله نخرید !!!
مدرک 10 شاعی
!
ادامه مطلب ...
یک پژوهشگرانسان شناس، در آفریقا، به تعدادی از بچه های بومی یک بازی را پیشنهاد کرد
او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به آن برسد آن میوه های خوشمزه را برنده می شود
ادامه مطلب ...
روزی دو بازرگان به حساب معامله هایشان می رسیدند.در پایان،یکی از آن دو به دیگری گفت:
طبق حسابی که کردیم من یک دینار به تو بدهکار هستم. بازرگان دیگر گفت:اشتباه می کنی!تو یک و نیم دینار به من بدهکار هستی؟
آن دو بر سر نیم دینار با هم اختلاف پیدا کردند و تا ظهر برای حل آن با هم حرف زدند اما باز هم اختلاف ،سر جایش ماند.
هر دو بازرگان از دست هم خشمگین شدند و با سر و صدا تا غروب آفتاب با هم در گیر بودند.
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه که به بابام بگم دو هفته دیگه باید شهریه دانشگامو بدی اونم برگرده بهم بگه میبینی الان تو آمپاس شدیدی هستم تو هم هی قُمپز در کن شده دو تا کلیه مو میفروشم شهریه دانشگاتو میدم
منم بگم: دمت گرم، دمت گرم و به بالا نگاه کنم
آقا من از شما میپرسم اینم فانتزی من دارم؟
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی های
ذهن من :
وقتی تنها میشی دوستاتو از اینترنت دانلود کنی …
روزا که پشه ها خوابن بری بالا سرشون ویز ویز کنی …
موهاتو بزنی قهر کنه درنیاد …
از خودت فرار کنی گم شی …
برق بره با بزرگترش بیاد …
اشتهات کور شه ببریش مدرسه نابینایان !
ادامه مطلب ...