فانتزی من اینه که ازین موتور پرشیا داشته باشم بعد باهاش برم کوهستان از این کوه بپرم به اون کوه بعد ببینم نمیرسم موتورو ول کنم بره ته دره بعد خودم بپرم با نوک انگشتم از نوک صخره بگیرم نجات پیدا کنم بعد برم بالا بگم یوووووووهوووووووووووووووو. حال میده هاااااا
یکی از فانتزیام اینه که...
یــکــی از
فــانــتــزی هــای مــن ایـــنــه کـــه...
عـــشـــقــم بـــرگـــرده...
یکی از فانتزیای زندگیم اینه وقتی تو خیابون دو نفر دارن عاشقانه راه میرن از وسطشون رد شم
اک چه حالی میده!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه:
وقتی تو اتاقم نشستم یه دفعه غول چراغ جادو بیاد بگه:
"هوی یارو!!! سه تا آرزو کن میخوام برم"
منم که هنگ کردم هول بشمو بگم: "اولا که یارو
باباته دوما که حالا چه وقت اومدنه و..." تا بیام سومی رو بگم یهو بابام
یه لگد بزنه بهم و بگه : الدنگ خواب دیگه بسه دیگه شهریور شده و هوا خوبه منم دارم میرم مسافرت دینام کولرم بردم...
اصن پاک بوقیده میشه تو فانتزی آدم نه؟؟؟
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه هر وقت شارژ خریدم به کل مخاطبام اس میدم من به شارژ نیاز دارم بعد یه عالمه شارژ به هم
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یه مورچه درحال کشیدن آذوغه(عاذوغه،آزوقه،آزوغه،آضوغ)حالا هرچی)میبینم بدونم کجا داره میره خودم برسونمش گناه داره،همچین آدم دل نازکی هستم من
فانتزی من اینکه شب عروسیم یه جوری آرایش کنم که داماد تو افق محو شه بعد موقع رقص دونفره عروس و دوماد به نشانه احترام وشوخی یه زیر پا ب دوماد بدم جلو جمع بخوره زمین ضایع شه بخندیم بعد اون قهر کنه بره دستشویی منم خودم مجلسو گرم کنم بعد عقب عقب برم بخورم به کیک ،کیک بیافته زمین له بشه و من فقط هی بخندم .!!!!!¡¡¡¡
اونوخ خودمو از عروسی نجات میدم ینی مامان بابام اون شب تو افق محو میشن اما بعدش منو تو خونه زندونی میکنن دیگه ام محلم نمیدن دامادم فرداش میاد حلقمو پس میده و من از ازدواج تا آخر عمرم راحت میشم¡¡¡¡!!!!o_O
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من اینه بدونم چرا اونایی که دفترمشق هارو میسازن خط هاشو انقدر به هم می چسبونن که ما مجبور شیم یک خط در میان بنویسیم. ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که یه فامیل داشته باشیم اسمش سروش باشه
بعد بچه دار شه بگم: سروش منتشر کرد
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که تیم فوتبال محبوبم توی یه بازی خیلی خیلی مهم یک صفر عقب باشه و
من کلی استرس و دلشوره داشته باشم
بعد از شدت استرس برم دستشویی در حد یه دیقه وقتی برگشتم
ببینم 2تا گل زدیم و دو یک جلوییم خیالم راحت شه
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه که موهامو مث پسراکوتاه کنم ومث جونای سال47شلوارای پاچه گشاد تنم کنم موهامم فرکنم یه پیکان مدل 40 بگیرم بعد ی دونه از این عروسکای کوچیک که دماغشونو فشار میدی برات هم میرقصن هم آهنگ می خونن به پایین آیینه ی ماشینم آویزون کنم بعد با رفیقام که هم تیپ خودمن سواره پیکان گوجه ای رنگم بشیم بعد خیابونای محلمونو بالا پایین کنیم بعد بریم خزانه که خونه ی مخاطبم اونجاس ی دعوای درست حسابی کنیم(البته الان به دلایل خاصی که مخاطبم نیس دارم میگم باهم قهر نیستیم رفنه مسافرت اما اون نمیزاره من شرارت بازی کنم) آره دیگ چشم بعضی ها رودیدم***********!!!!!!!!!!!!!!!!
هیچ وقت این فانتزی من تبدیل به واقعیت نمی شه چون از ی
دختر پونزده ساله
اینجور چیزا بعیده ینی اطرافیام نمیزارن!!!!!!!!!!!!!¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡****************
اما دوس دارم که همچین اتفاقی بی افته***********!!!!!!!!!!!!¡¡¡¡¡¡¡¡¡:-*
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزى من اینه که باب راس تو برنامه لذت نقاشى براى یه بار هم شده نقاشى اش خراب بشه...مى خوام بدونم چیکار مى کنه...!! ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که :
شکست عشقی بخورم، در حد ایران ، مالدیو !
بعد با یه پاکت سیگار ) ترجیحا مارلبورو قرمز پایه بلند (
بیفتم تو خیابونا ) بی ام دبلیوم تعمیر گاهه ( و همین
جوری قدم بزنمو و سیگار بکشم !
بعد یکی بیاد از من به پرسه آقا آتیش داری ؟!
منم بگم تو دلم عآره!
بعد یارو سیگارش رو بیاره سمت دلم که روشن کنه !
منم بهش بگم ، عـــه آغآ اینجارو ، بابات پشت سرته !
بعد تا یارو برگشت ، برم تو افق محو بشم !
وقتی هم میرم افق از مغاز یه بسته تیغ ) ترجیحا تیغ تیز
( بخرم ، برم پیش مجید خراطها !
یکی از فانتزیام اینه که...
داداش.آبجی...جونم برات بگه که یه ته استکان فانتیزیم اینکه یکی از کارگردانای بزرگ هالیوود من و یه جاببینه و خیلی از فیسم خوشش بیاد و(آره...ما خیلی جذابیم) و ازم در خواست کن ه که تو یکی از فیلماش بازی کنم..بعد با هرار التماس و پا بوسیم منم ببینم فرصت مناسبه به شرط بازی تو فیلمی که خودم فیلمنامش و نوشتم قبول کنم...بعد فیلمم بشه پر فروش ترین فیلم سال.بعد برا جایزه اسکار نامزد بشم...و در حال که برنده اسکار در دوبخش بازیگری و فیلمنانه نویسی شدم جاستین ببیبر ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که چن تا اگهی بسازم بدم تلویزیون!!!مثلا یه شامپو که تو تبلیغش بگه اوه در پای تو!!!!!یا یه بسته آموزشی برای دبیرستانی ها به اسم پایین پایین!!!!!!و امااااااااا..........یه هود که بگن چه خوب که از آشپزخونتون بوی غذا نمیااااد...........آره از قدیم اینطوری بوده!!!!!!!!!!!خدایییییییی با این تبلیغاشون روحیه مارو شاد میکنن!!!!!!!!!!!!!!بععععععععله
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من اینه میخوام مثل لوک خوش شانس تو غروب افتاب با اسبم که پشتش سلنا نشسته محو شم فقط همین ادامه مطلب ...
یکى از فانتزیام اینه که یه قنادى بزنم توش قند بفروشم!
یه عطارى بزنم توش عطر بفروشم!
یه قهوه خونه بزنم توش قهوه بفروشم!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که تو یک جای شلوغ گوشیم زنگ بزنه بعد من جواب بدم:
هرجوری میتونید گیرش بیارید.... فقط حواستونو جمع کنید
زنده میخوامش!
ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیای امر خیرم اینه یکی از میلیونها خاستگار مایه داری که پاشنه در خونه دخترخاله ها و دخترعموهای 35 سالمو از جا کندن بیاد خاستگاری من! حالا خودشم نیومد راننده اش بیاد لااقل...
!!!!!والا با این فیس و افاده شون!!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که به مامانم بگم: مامان برم برای کامپیوترم ی بازی بخرم؟ بعد بهم
نگه:مگه ماه پیش نخریدی؟
آخه نه خداییش مامانه ما داریم؟؟؟؟؟؟
ادامه مطلب ...
فانتزی منم اینه که فرت فرت پول بریزم جلو معلمام که همشونم فرت فرت نمره هامو 20 کنن (مخصوصا ریاضی و فیزیک) :-(
حالا این حال زارمو کسایی میدرکن که تجدید شدنو وقت دوباره خوندن ندارن :))))
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من
اینه واسه ی بار هم ک شده اون چیزی رو ک سر میز غذا نشون میکنم و واسش هزار تا نقشه
میکشم بابام یا ابجیم با کمال خونسردی فرتی برش نداره!!!!!!!!!!!!!!!!
والا بخدا!!!!
حصرت ب دل موندیم ی بار همچین حادثه ی رخ نده!!!
ایا شمام مث من هستین؟؟؟
ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که هروقت سر سفره نوشابه باز میکنم بیستا لیوان طرفم نیاد بگن برای ما هم بریز واقعا برام فانتزی شده تاز بعضی موقع ها به خودمم هم نمی رسه!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزیم اینه
که اگه ازدواج کردم پسر دار شدم اسمشو بذارم مایع دستشویی فوم اوه....
خداییش خیلی کلاس داره
بعدشم بفرستمش مدرسان شریف درس بخونه !!!
ادامه مطلب ...
یکی از مهمترین فانتزیای زندگیم اینه که یه روز برم کُره جنوبی فقط 48 ساعت بهم وقت بدن تمام چیزایی رو که توی این چند سال میخواستم از اینترنت دانلود کنم ولی بخاطر سرعت پایین نتونستم ؛ رو دانلود کنم و برگردم...
به خدا برمیگردم:)
اصن همینجا قول میدم خوبه؟؟
(کره جنوبی پرسرعت ترین اینترنت جهان را داره)
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیای من اینه که 1روز با چرخ دستی برم جلو دانشگاه شریف مدرک بفروشم بعد رییس
دانشگاه به دانشجوها بگه از این دست فروشه هله هوله نخرید !!!
مدرک 10 شاعی
!
ادامه مطلب ...
دردناکترین خداحافظی ها آنهایی هستند که هرگز نه گفته شدند و نه توضیح داده شدند . . .
*
*
*
*
از زندگیت بیرون میروم برای همیشه .
مثل همیشه عقربه ها نمیزارن حرف بزنم .
خیلی دیره . میدونستم دیر میشه .
اینو از همون سلام اول فهمیدم ، تا دیر نشده خداحافظ . . .
ادامه مطلب ...
گفته بودند که گنج در ویرانه هاست
راست گفتند چون وجودت در دل ویران ماست !
*
*
*
*
سرکش بودم به حیله رامم کردی / ای افسونگر ، چه پخته خامم کردی
خوش چرخاندی کمند گیسویت را / در تاریکی اسیر دامم کردی . . .
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه که به بابام بگم دو هفته دیگه باید شهریه دانشگامو بدی اونم برگرده بهم بگه میبینی الان تو آمپاس شدیدی هستم تو هم هی قُمپز در کن شده دو تا کلیه مو میفروشم شهریه دانشگاتو میدم
منم بگم: دمت گرم، دمت گرم و به بالا نگاه کنم
آقا من از شما میپرسم اینم فانتزی من دارم؟
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی های
ذهن من :
وقتی تنها میشی دوستاتو از اینترنت دانلود کنی …
روزا که پشه ها خوابن بری بالا سرشون ویز ویز کنی …
موهاتو بزنی قهر کنه درنیاد …
از خودت فرار کنی گم شی …
برق بره با بزرگترش بیاد …
اشتهات کور شه ببریش مدرسه نابینایان !
ادامه مطلب ...
سلام کودکان
من...
عاقع مامانم پشه هارو میکشه...اصلا ناجوانمردانه
میکشه....از پشت
غافلگیرشون میکنه....از اونجایی که من مخالفم وقتی مامان تمرکز
میکنه ودوساعت
پشه کشو تنظیم میکنه..من با یه حرکت انتحاری از کنار پشه بدبخت فلک زده رد میشم که بپره....
فردا خرمگسشون میاد دنبالم منو باخودش میبره....
اس ام اس خنده دار
جوک خنده دار
یه قانونی هم هست که میگه اگه به نون کره بمالی بعد اگه از تو دستت بیفته قطعا از همون سمتی میفته که کره مالیدی ... !!!
ادامه مطلب ...