پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی من اینه که واسه یه بارم که شده صدا و سیما به مدت 3 یا 4 سال جومونگ رو پخش نکنه تا منم بتونم با افتخار بگم شما یادتون نمیاد زمان ما یه سریالی بود به اسم جومونگ وقتی پخش میشد پرنده ها هم تو لونشون اونو تماشا میکردن و تو خیابونا پر نمی زدن چه برسه به آدما!!!!!!!!:)

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از ابر فانتزی های من اینه که یه وسیله ی نایلون جداکن از لواشک اختراع کنم تو جشنواره ی کن ارائه بدم!!!  

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که با یکی ازدواج کنم که فامیلش کیفی باشه

اسمه بچمونم بذاریم ناظر! بشه ناظر کیفی تو تلویزیون راش بدن!

فرستنده : آنه شرلی، دختری با موهای مشکی

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی من اینه که امسال سر کنکور یه بچه درس خون کنارم باشه ازش کمک بگیرمو دانشگاه علوم پزشکی شیراز بیارم بعدش دکتر شم از اتاق عمل بیام بیرون بگم متاسفم...

یکی از فانتزیام اینه که...

بعضیام هستن وقتی جک گفتنشون تموم میشه بقیه منتظر شنیدن بقیه ش میمونن !
اینارو سر به سرشون نزارید ، اینا به امید همین چیزا تنفس میکنن

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی من اینه که .......
.
.
.
.
.
.اقا اصا مداد نخواستم خودش مشقامو بنویسه و خودش امتحان بده بجام .حداقل کاش یه کیف داشتم خودش کتابامو میوورد مدرسه
لامطبا وزرنشون از خودم بیشتره

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی من اینه که یک بار سوار اتوبوس بشم و جا باشه بشینم، یا حداقل اینکه شارژه کارت بلیتم تموم نشده باشه....

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که صبح با صدای در وانت همسایمون از خواب بیدار نشم....

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینکه همچنین شبی با دوستام برای ساعت ۱۱ تا ۱۲:۳۰ شب سالن فوتسال اجاره کنیم بعد که یه

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزی هام اینه که با همین پول هایی که تو حسابم دارم ... اصلا نه ! همین پول هایی که تو کیف پولم دارم یه 4-5 ساعت برم 50 سال پیش!! اون جا کلی زمین و املاک بخرم بعد برگردم به این زمان همشون رو بفروشم میلیاردر بشم !!! اون وقت یه افق اختصاصی برای خودم میسازم ! اون افق عمومی که همه میرن توش خز شده !!
نگید که شما حتی برای یک بار هم که شده به این فکر نکرده بودین !

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که در حالی که دم پنجره دم غروب به افق محو شدم و چوب سیگارم رو لبمه و یه رژ اتشین زدم با مو های بور و کلاهه مشکی قدیمی یه پک محکم از سیگار بزنم بعد یه قطره اشک از چشمم بیاد در حالیکه با تلق و تلوق کفش مشکیم دارم از روی جنازه شوهرم رد می شم با افسوس بگم لیاقتمو نداشتی خائن بعد دوباره صدای تلق و تلوق و کفشامو نشون بده که کم کم دارن محو میشن


آدمکش روانی ام نیستم آخه خیانت کرده بود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد