پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

اس ام اس دپرس ، غمگین و احساسی

منتظرم کسی بیاید بگوید :
سُـــــــک سُــــــک
من پیدا کردم گمشده ام را . . .

 

 

 

 

گاهی اوقات بی قانونی عجب بیداد می کند در عاشقی . . .
یکی دور می زند اما دیگری باید جریمه شود !  

 

 

 

 

ساعت هم مثل ضربان قلبم با رفتنت از کار افتاد . . .

 

 

 

 

عشق ما همانند روزهای هفته است ، تو شنبه و من جمعه !
نمی دانم چرا جمعه اینقدر به شنبه نزدیک است اما شنبه اینقدر از جمعه دور ؟!

 

 

 

 

“ بی خبری ” بی پایان ترین خبری است که از تو میرسد این روزها !

 

 

 

 

تکلیفم روشن شد ؛ خاموش میشوم شیرینم . . .
فرهاد وار اینبار باید به جای کوه ، دل بکنم !

 

 

 

 

خوانده بود :
“ زیر باران باید رفت ”
فکر می کرد :
زیر باران باید ، رفت ! ”

 

 

 

می گویند که ساکتم !
حکایتمان را برای هر که بگویم باورش نمی شود که آن همه عشق ، آن همه نیاز ، آن همه امید
ولی این همه حسرت . . .

 

 

 

 

این روزها پارو را رها کرده ام و دراز شده ام کف قایقی معلق که به هیچ کجا نمی رود !

 

 

 

 

چیزیم نیست ، خوبم !
فقط تو را ندارم . . .

 

 

 

 

چه رابطه ای است بین گلوی تو و چشمان من ؟
تو بغض میکنی ، چشمان من خیس می شوند . . .

 

 

 

 

چه انرژی عظیمی می خواهد کنترل اولین قطره اشک برای نچکیدن !

 

 

 

 

حس آن ته سیگار مچاله
حس آن شاخه شکسته روی زمین
حس بیمار در کما رفته
حس آن بره که گرگ نشسته برایش به کمین
حس تنهایی و رخوت
حس جان دادن تو خلوت
حس مرگ دارم امشب !

 

 

 

 

دست تو اگر بود ، دست من در جیبم نبود . . .

 

 

 

 

باید کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد ، آنقدر که یکی از این شب های لعنتی آغوشش را برای من و یک دنیا خستگیم بگشاید ؛ هیچ نگوید و هیچ نپرسد فقط مرا در آغوش بگیرد بعد همانجا بمیرم تا نبینم روزهای آینده را  . . .

روزی که دروغ میگوید ، روزی که دیگر دوستم ندارد ، روزهایی که دیگر مرا در آغوش نمی گیرد و روزی که عاشق دیگری می شود !

 

 

 

 

دلم قصه ای عاشقانه می خواهد که تا آخرش پای هیچ نفر سومی به میان نیاید !

 

 

 

 

حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رانندگی رو دارم که هیچکی بهش “ تـــــــوجـــــــه ” نمیکنه !

 

 

 

 

این روزهایم به تظاهر می گذرد . . .
تظاهر به بی تفاوتی
تظاهر به بی خیالی
به اینکه دیگر هیچ چیز مهم نیست اما چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش” !

 

 

 

 

تو دور می شوی و من در همین دور می مانم . . .
پشیمان که شدی برنگرد ، لاشه ی یک دل که دیدن ندارد !

 

 

 

 

دلم ؛ جایی مانده ای که هیچکس مسئولیت شکستنت را بر عهده نمی گیرد . . .

 

 

 

 

درد داره “ امروز ” حرفی برای گفتن نداشته باشی با کسی که “ دیروز ” تمام حرف هایت را فقط به او می گفتی . . .

 

 

 

 

تو ماه را بیش تر از همه دوست می داشتی و حالا ماه هر شب تو را به یاد من می آورد
می خواهم فراموشت کنم اما این ماه با هیچ دستمالی از پنجره ها و این دلم پاک نمی شود !

 

 

 

 

شاید دیگه نتونی تکیه کنی به شونم
شاید دیگه نتونم مواظبت بمونم

 

 

 

 

آرزویش برای من ، شیرینیش برای دیگری . . .
این است سهم من زندگی !

 

 

 

 

عشق خیالی من ، خودت نیستی ولی هنوز عشق خیالیت در رگهایم جریان دارد و قلبم میتپد با عشقی که تو در رگهای من جا گذاشتی . . .

 

 

 

 

دردناک است دوست بداری و گمان کنی دوستت دارند حال آنکه او یگانه هستی تو باشد و تو یکی از هزاران لذت او . . .

 

 

 

 

دوریت زمستان دیگر است
کمتر از من دور شو ، باز سرما خورده ام . . .

 

 

 

 

باید رفت حتی با ترس !
وقتی مطمئن از ماندن نیستی ، رفتن یقین است . . .

 

 

 

 

چقدر میتوان تحمل کرد
نبودنت را ؟
نداشتنت را ؟
ندیدنت را ؟
نخواستنت را ؟

 

 

 

 

درد اینجاست که درد را نمی شود به هیچکس حالی کرد !

 

 

 

 

یه حسی از تو در من هست که می دونم تو رو دارم
واسه برگشتنت هرشب درارو باز میزارم

 

 

 

 

بدترین نوع دلشوره اینه که یادت بره دلیلش چی بوده !

 

 
اس ام اس
 

 

در غیاب تو زرد زرد شده ام . . .
شاخه هم دیگر حوصله نکرد گوش دهد به ناله هایم ، با اولین نسیم به روی زمین افتاد !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد