پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی من اینه که به بابام بگم دو هفته دیگه باید شهریه دانشگامو بدی اونم برگرده بهم بگه میبینی الان تو آمپاس شدیدی هستم تو هم هی قُمپز در کن شده دو تا کلیه مو میفروشم شهریه دانشگاتو میدم

منم بگم: دمت گرم، دمت گرم و به بالا نگاه کنم
آقا من از شما میپرسم اینم فانتزی من دارم؟

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی های ذهن من :
وقتی تنها میشی دوستاتو از اینترنت دانلود کنی
روزا که پشه ها خوابن بری بالا سرشون ویز ویز کنی
موهاتو بزنی قهر کنه درنیاد
از خودت فرار کنی گم شی
برق بره با بزرگترش بیاد
اشتهات کور شه ببریش مدرسه نابینایان !  

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از آرزوهام اینه که وقتی دارم با ماشین آخرین مدل (مثلا لامبورگینی یا آئودی تی تی) تو خیابون رانندگی میکنم ییهو سر از تونل زمان در بیارم و برم اون زمانها که تازه ماشین اومده بوده تو ایران . خدائیش دیدن داره قیافه آدمهای اون دوران . تصورشو بکن وقتی داری با دنده یک آروم رو سنگ فرشای خیابون از جلوی چشمهای از کاسه درومده و فکهای به زمین چسبیده رد میشی ؟؟؟؟

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزیوم من اینه که یه کارخفن انجام بدم دعوتم کنن ماه عسل بد وقتی دارم حرف میزنم یهو مجری بپره وسط حرفمم من بهش برگردم بگم "هی شاسکووول.....داشتم حرف میزدما"
آغا این عقدمو خالی کنم ینی میشه!!!!

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه زنگ بزنم پلیس بگم سلام خسته نباشید اقا اینجا پر مرده اس بعد اونم با تعجب و حول ( هول هل حل )کرده بهم بگه یا ابالفضل شما الان کجایید منم بگم قبرستون!!
بعد اونام فک کنن مسخره شون کردم قط (غطع قتع قطع حالا هرچی ) کنن بعد بیان تا منو بگیرن تا برا دیگران عبرت (املای اینو بلدم ) بشه بعد بیان ببینن حرفام صحت داشته شرمنده شن (ضایع بشن )

یکی از فانتزیام اینه که...

عاقا مهمترین فانتزی من اینه که بالاخره بفهمم ضرص قاطع و لوقوز نخون و قمپز در نکن رو چه جوری مینویسن.
ولی انقدر فکر کردم که مغزم هنگ کرد دیروز یه دونه جدیدشو گرفتم بلد نیستم از جعبش درش بیارم یکی کمک کنه
شما هم اینجورین یا من فقط هنگ کردم عایا؟

یکی از فانتزیام اینه که...

سلـام آغـا
فانتزی من ایـنه کـه یـه بـادیـگارد داشته باشم خیلی خـشک!
بعـد یـه روز بـیاد بهم بگه:مـن عاشق شماشـدم:)
من:چـــی؟
بادیگارد: مـدرسـان شـریـف
من:من عـاشـق کـباب پز پلینـم:(
اون:یاباهام ازدواج کن یامنو بکش..
.
.
ومن هم اسلحه رو ازش بگـیرم و بکشمش بعدم اسلحه رو بفروشم با
پولش بسته ی آموزشی بالابالا بخرم ادامه تحصیل بدم...بـــــــعـــله 

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که یروز دارم تو خیابون راه می رم که ناآگاهانه به ینفر تنه بزنم . بعد اونم بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن بکنه .
بعد از مدتی که خوب من را فحش مالی کرد ، کلاهمو را از سرم بردارم و محترمانه معذرت خواهی کنم و در پایان بگم : مادمازل من شورشی زبل هستم .
بعد اونم که بسیار شرمگین شده ،عذر خواهی کنه و بگه:چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
منم در جواب بگم: شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید!!!بعد برم توی پرسپکتیو خیابون محو بشم.
من
من
بازم من
لئو تولستوی
وبا تچکر از ساکنین خیابون که در ساخت فیلم کمک کردند !

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که دکتر بشم بعد یه روز تو خیابون راه برم یه ماشین بزنه بهم
منم محل ندم ، ‌بلند شم تو خیابون راهمو ادامه بدم !
مردم چشاشون گرد بشه ! حالا شاید سوال پیش بیاد که دکتر چی بود این وسط ؟
اون دیگه به شما ارتباطی نداره ! من میخوام تحصیلاتمو ادامه بدم !!!

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که وقتی با زنم دعوام شد خودمو کنترل کنم ، نازش کنم و بزارم بخوابه
وقتی خوابید قشنگ برم سر وسایل آرایشیش با ریملش کفشامو واکس بزنم
کرم دور چشم و شبشو بمالم به تایرای ماشینم
با مداد سیاه دور چشمش خشای روی کفشمو پر کنم
با دستمال مرطوبشم میتونم میز کامپیوترمو قشنگ تمیز کنم ،
با موچینش یه حالی به موهای دماغم بدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد