یکی از
فانتزیام اینه کـــه
یه ساعت داشته باشم که سر جلسه هر امتحانی وقتی اون رو
میزنی زمان وایسه
بعد بـرم همه جواب هارو از رو کتاب ببینم و همیشه بهترین
نمره رو بگیرم،
وااااااااااااای آب قـند بدیـد …
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتیزیه من اینه که بری مدرسه ولی معلمت نیومده باشه !انگار که دنیارو بهت دادن اصلا عشق وحال میکنی ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه ی بار ب بابام بگم برام شارژ بگیر نگه همین دیروز برات گرفتم***!!!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از فانتزیام اینه که یه رانی (ترجیحا آناناس) بگیرم دستم بخورم چند قدم حرکت کنم بعد قوطی رانی رو به سمت پشت بندازم همونطوری که تیکه های آناناس دارن از قوطی درمیان (با حرکت آهسته) همه دهنشون وا بمونه بگن این کیه که اینقدر پولداره از خیر ته رانی گذشت! منم پشت سرمو نگاه نکنم و به سمت افق به حرکتم ادامه بدم :)) ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه تو مدرسه که مثل همیشه داریم یورتمه میریم یهو مدیرمون درحالی که ساپورت صورتی مایل به آبی خربزه ای گل منگولی با تیشرت سبز مخمل با کیلیپس چهل سانتی درحالی که کفتر رو سر کچلش پی پی کرده وخودش خبرنداره بیاد تو و میکروفون رو برداره بگه بیاید سرصف ومثل همیشه بگه پول کمک به مدرسه رو نیارید امتحان ترم اول نمیگیریم ازتون منم بلند بگم بازم زنش انداختش بیرون ودرحالی که همه دارن زمینو گازمیزنن بگه وایسا بیرون تامن بیام تکلیفو روشن کنم بعدبره یه قیچی بیاره که موهای منو ازته بزنه و همین که اومد موی منو کچل کنه گوشیم زنگ بخوره واز ته جورابم درش بیارم و درحالی که هنگ کرده جواب بدم یارو پشت خط بگه سلام سرگر باقر، سرهنگ آموکسی سیلی پنجاه میلی گرم هستم از بچه های کف اداره مبارزه بامواد ساعت هشت صبح فردا چهل متری با قاچاقچیای مواد دعوا؛بعد قطع کنه و مدیر درحالی که داره از کلش دود میاد بگه از این به بعد پنجشنبه ها مثل بقیه مدرسه ها تعطیلید بعد من یه لبخند ملیح بزنم بگم ممل سابقو لولو برد
یکی از فانتزیام اینه که...
دوران پیش
دانشگاهی یه دبیر فلسفه داشتیم خیلی خوب درس میداد اما سخت گیر بود امتحان میگرفت سه
تا سوال میگفت هر سوال یه ورق جواب داشت یه رب وقت میداد. . .
اسم کوچیکشم حسن بود. . .
اولین و آخرین فانتزیم این بود که یه بار آخر برگه
امتحانیم بنویسم سوالات خیلی خطرناک بود حسن!!!! ^__^
ولی مطمئن بودم اخراج میشم. . .
هعععی فانتزی به دل موندیم سال تحصیلی تموم شد!!!
آیا فانتزی خوبی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ادامه مطلب ...
فانتزی من
اینه که مدیر مدرسه مون درحالی که سر کچلش میخاره و چهارصدتا بچه داره، جو
بگیره با شیلنگ نارنجی مخصوص گاز به کلاس ما حمله کنه ومن از پشت شبیخون بزنم و با کف دستم که
با روغن گیاهی مخصوص سرخ کردن چربش
کردم،بخوابونم برآمدگی بالای کله اش و درحالی که داره گریه
میکنه،سینه چاک کنم
و بگم: بهرام که گور میگرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟
اونم با نامردی سلاح کشتار جمعی که با کمک مالی کشورهای
دور خریده قسمت
دفاعی کلاس رو هدف قرار بده بعد فرار کنه و منم درحالی که خون جلو
چشامو گرفته؛
میکروفون رو بردارم و بگم: باهمه میخندی /با همه دست
میدی / دستتو میگیرم /جفتک میندازی/
بعد اونم بیاد بگه باقر(اسمم) با قر بیا/باقر با قر بیا
و درحالی که دارم با قر میرم؛ سرگرد آموکسی سیلی پنجاه
میلی گرم از اداره آگاهی بیاد جمع مون کنه.
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من
اینه که ی بارم که شده روغن توی ماهی تابه رو خالی کنم و تخم مرغا همراش نریزه
خداییش خیلی عذاب آوره، بعضی وقتا تا 2 روز افسردگی
میگیرم
ادامه مطلب ...
دیروز نشسته بودم تو خلوت خودم جدول حل میکردم برادر زادم شیش سالشه اومده نشسته بغلم میگه عموجون چیکار میکنی؟؟ میگم دارم جدول حل میکنم بدو برو سر بازیت تا منم حواسم جم باشه . میگه نه دوتایی حل میکنیم . مگه میشه بهشون گفت نه !!! یبار اینکارو کردم بساعت نکشید پشت کامپیوترم بودم دیدم از پشت پوست لواشکو اعلامیه کرد تو صورت مبارک .خلاصه سرتونو درد نیارم سوالو خوندم نوشته بود دوای شکم درد شیش حرفه . دوثانیه نشده جیغ کشیده فهمیدم فهمیدم جیش میکنیم !!! اینا بزرگ شن چی بشن ! ته خلاقیتن لامصبا ... والا بخدا!
اس ام اس خنده دار
جوک خنده دار
من 1ماهه
بوتیک باز کردم حدود 90 درصد مشتری ها که میان وقتی قیمت لباسو بهشون میگم میگن:
1.ی تخفیفی بده من از مشتری های قدیمتون هستم همین 3 ماه
پیش ازت شلوار برداشتم......
واقعا دهنم باز میمونه من ی ماهه مغازه رو باز کردم چطور
میشه 3ماه پیش
لباس فروخته باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یعنی من لباس هارو پیش فروش
کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟لطفا کمکم کنید.
تلویزیون
داشت می گفت کودک لطیف است با آن به درستی برخورد کنید!
در راستای مسخره بازی به مامانم میگم :ماماااااان من
لطیفماااااا...
مامانم :عزیزم تو دیگه از لطافت دراومدی کثاااااافط شدی!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکى از
فانتزیام اینه که یه مخاطب خیلى خاص داشته باشم !!!!! *_*
سر سیاه زمستون هى بگه گلم ، عشقم ، نفسم (@_@) هوا
سرده،لباس گرم بپوش........
بعد من هى بگم ، نه،خوبه!!!!هوا خوبه وخلاصه از همین لوس
بازیا ........
اونم عصبانى بشه ،داد بزنه :
ببین ب خدا ، اگه مریض شدى ، خودم مى کشمت خره .....
یعنى عشقى که تو این جمله ، مخصوصا کلمه آخریش هستا ، با
دنیا عوض نمیکنم .... ^_^
به خودت بخند خوب ،!!!!!!
ادامه مطلب ...
مورد داشتیم
پسره رو در حال گریه دیدن بهش گفتن چرا داری گریه میکنی!؟
گفته زنم بهم خرجی نمیده!!!
اس ام اس خنده دار
جوک خنده دار
در حسرت آغوش
تو هستم ، بغلم کن / از عطر بر و روی تو مستم ، بغلم کن
کی گفته که قراره دور از تو بمونم / من با احدی عهدنبستم
، بغلم کن . . .
یکی از
فانتزی های معکوس من اینه:
با خانواده بریم پارک بعد در حال غذا خوردن باشیم یهو
چشمم بیوفته به سلنا ببینم جاستین داره به زور سواره ماشینش میکنه مث میگ میگ
خودمو برسونم بهشون و روی صندلی پارک وایسم بگم:هووووووی بچه سوسول ولش میکنی یا
بچسبم یختو؟ بعد جاستین بگه:خب بعدش چه غلطی میخوای بکنی؟منم با اعتماد به نفس
کامل بگم:میجو ام خر خرتو! بعد جاستین یه پخ بزنه بگه:مال این حرفا نیستی جوجه برو
بزار من به کارم برسم!بعد من خون جلو چشممو بگیره در حالی که اتش خشم از پهلو هام
میزنه بیرون تسبیمو به سمت افق بچرخونم و داد بزنم:مامااااااااان ! چاقومو بیا از
تو شلوار کردیم بده من دستم بنده!بعد مامانم بیاد و با دسته ی ماهیتابه بکوبه تو
فرق سرم بگه:توله سگ بازم جو گیر شدی! اخه تو شلوار کردیت کجا بود که بخواد
چاقوت باشه!بعد ملت از خنده هلیکو پتری بزنن!بعد منم با صدای ایرج قادری داد بزنم بگم :ااااا ننننننه!
بعد بابام هم از اونور بگه:تو شلوارت انه! و اینبار ملت
بپوکن از خنده و
منم مث همیشه ضایع شم ولی برای اینکه تابلو نشه هار هار بخندم و
صدای میمون انگولایی
در بیارم و متلاشی بشم!
•
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من
اینه یه روز بیاد :
بابام: دخترم بیا هفتگیتو بگیر
مامانم: دختره گلم باید بگیری یه میلیون که چیزی نیس
من: نه نه انقدر اصرار نکنید حسابم داره میترکه هفتگی می
خوام چیکار؟
بابام : دخترم خواهش میکنم بیا بگیر
مامانم : نیای بگیری شیرمو حلالت نمی کنم
من: ای بابا نمییییییییییییی خوامممممممم
بابام : یا میگیری یا دیگه ما پامونو تو خونه
نمیزاریم(پس چی ؟فکر کردید میگن تو پاتو خونه نذار؟ نه می خوام بدونم عایا
اینگونه می اندیشیدید؟نچ نچ نچ نچ )
من همچنان نمیگیرم. :آ
حالا اونا هیییییی اصرار هیییییییی من لوس بازی دز
میاوردم
ادامه مطلب ...
خونه وقتی مامان نیست مثل کامپیوتریه که به اینترنت وصل نیست...
اس ام اس خنده دار
جوک خنده دار
تو ایران اگه بخوایم به رویاهامون برسیم تنها راهش اینه که بگیریم بخوابیم! :|
فانتزی من اینه که یه روز صبح ساعت هفت یکی بهم زنگ بزنه بر ندارم گوشی رو بعد بیام تلویزیون رو روشن کنم ببینم داره قرعه کشی میلیاردی رو نشون میده بعد مجریه میگه برنده جایزه میلیاردی گوشی رو برنمیداره یه بار دیگه قرعه کشی میکنیم...تو فانتزیامون هم شانس نداریم
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که نفر سوم یه عشق پاک بشم
.
.
(بدجنسم خودتی....)
ادامه مطلب ...
ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺧﺎﺭﺝ
ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ
ﻣﯿﺮﻡ ﺭﻭ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﻣﯿﺸﯿﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﻧﻤﺶ . . .
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از فانتزی های من این بود اون قدیما که ADSL نبود شبها میرفتم تو اینترنت این کیس من صدا نده که مامانم از شدت صداش بیدار بشه و بره پریز تلفن و بکشه و من ضدحال بخورم ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که امید جهان حداقل اول یکی از آهنگاش اسم خودشو فریاد نزنه
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه هروقت کلیپس دیدم بهش یه دختر آویزون نباشه.
چی کار کنیم آرزو بر جوانان عیب نیست.
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه اون پشه ای که صبح ها مزاحم خوابم میشه و هیچ رقمه هم کوتاه نمیاد حتی اگه فحشش بدم و واسش اسلحه هم بکشم رو بدونم کجا میخوابه کی میخوابه حالشو بگیرم
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که یه روز شلوار راه راهمو بکنم تو جورابم از این دپایی قهوه ای جلو
بسته ها پام کنم یه چادر رنگیه گل گلی سرم کنم یه زنبیلم بر دارم برم برج میلاد
بعد اونشب علیرضا حقیقی اونجا باشه یه دفعه منو ببینه
بیاد دنبالم بگه واااااااااااای تو همون دختر رویایی منی من بگم چرا؟
بگی اخه شبا تو خواب تورو میبینم من عاشق این استایلتم
بامن ازدواج میکنی؟ منم..........................
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه که ازین موتور پرشیا داشته باشم بعد باهاش برم کوهستان از این کوه بپرم به اون کوه بعد ببینم نمیرسم موتورو ول کنم بره ته دره بعد خودم بپرم با نوک انگشتم از نوک صخره بگیرم نجات پیدا کنم بعد برم بالا بگم یوووووووهوووووووووووووووو. حال میده هاااااا
یکی از فانتزیام اینه که...
یــکــی از
فــانــتــزی هــای مــن ایـــنــه کـــه...
عـــشـــقــم بـــرگـــرده...
یکی از فانتزیای زندگیم اینه وقتی تو خیابون دو نفر دارن عاشقانه راه میرن از وسطشون رد شم
اک چه حالی میده!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه:
وقتی تو اتاقم نشستم یه دفعه غول چراغ جادو بیاد بگه:
"هوی یارو!!! سه تا آرزو کن میخوام برم"
منم که هنگ کردم هول بشمو بگم: "اولا که یارو
باباته دوما که حالا چه وقت اومدنه و..." تا بیام سومی رو بگم یهو بابام
یه لگد بزنه بهم و بگه : الدنگ خواب دیگه بسه دیگه شهریور شده و هوا خوبه منم دارم میرم مسافرت دینام کولرم بردم...
اصن پاک بوقیده میشه تو فانتزی آدم نه؟؟؟
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه هر وقت شارژ خریدم به کل مخاطبام اس میدم من به شارژ نیاز دارم بعد یه عالمه شارژ به هم
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یه مورچه درحال کشیدن آذوغه(عاذوغه،آزوقه،آزوغه،آضوغ)حالا هرچی)میبینم بدونم کجا داره میره خودم برسونمش گناه داره،همچین آدم دل نازکی هستم من
فانتزی من اینکه شب عروسیم یه جوری آرایش کنم که داماد تو افق محو شه بعد موقع رقص دونفره عروس و دوماد به نشانه احترام وشوخی یه زیر پا ب دوماد بدم جلو جمع بخوره زمین ضایع شه بخندیم بعد اون قهر کنه بره دستشویی منم خودم مجلسو گرم کنم بعد عقب عقب برم بخورم به کیک ،کیک بیافته زمین له بشه و من فقط هی بخندم .!!!!!¡¡¡¡
اونوخ خودمو از عروسی نجات میدم ینی مامان بابام اون شب تو افق محو میشن اما بعدش منو تو خونه زندونی میکنن دیگه ام محلم نمیدن دامادم فرداش میاد حلقمو پس میده و من از ازدواج تا آخر عمرم راحت میشم¡¡¡¡!!!!o_O
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من اینه بدونم چرا اونایی که دفترمشق هارو میسازن خط هاشو انقدر به هم می چسبونن که ما مجبور شیم یک خط در میان بنویسیم. ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که یه فامیل داشته باشیم اسمش سروش باشه
بعد بچه دار شه بگم: سروش منتشر کرد
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که تیم فوتبال محبوبم توی یه بازی خیلی خیلی مهم یک صفر عقب باشه و
من کلی استرس و دلشوره داشته باشم
بعد از شدت استرس برم دستشویی در حد یه دیقه وقتی برگشتم
ببینم 2تا گل زدیم و دو یک جلوییم خیالم راحت شه
ادامه مطلب ...
دیشب داشتم
خواب معلم سال سوم دبیرستانمو میدیدم که خیلی اذیتش میکردم
بعد5سال هنوز ازم ناراحت بود
اما باز خداروشکر که حسابی اذش معذرت خواستمو بوسش کردم
و ازدلش دراوردم
بچه ها قدر مدرسه و معلماتونو بدونین یروز از خواب بیدار
میشی و تنها آرزوت میشه اینکه بازم ساعت 7بری مدرسه
بعله اینطوریاس
یکی از فانتزیام اینه که...
آقا فانتزیم
اینه یه روز یکی عاشقم بشه.بهش بگم عاشق چی من شدی؟بگه تو باهمه دخترا فرق میکنی
این تفاوتت چشم منو گرفت.نم باخوشحالی
بگم چه تفاوتی.اون بگه تو کلیپس استفاده نمیکنی این تفاوت بزرگ
توءه.منم چون
اعصاب ندارم میرم یه کلیپس بزرگ میگیرم میزنم.میگم حالا بگرد دنبال یه متفاوت تر
والا
فانتزی من اینه که موهامو مث پسراکوتاه کنم ومث جونای سال47شلوارای پاچه گشاد تنم کنم موهامم فرکنم یه پیکان مدل 40 بگیرم بعد ی دونه از این عروسکای کوچیک که دماغشونو فشار میدی برات هم میرقصن هم آهنگ می خونن به پایین آیینه ی ماشینم آویزون کنم بعد با رفیقام که هم تیپ خودمن سواره پیکان گوجه ای رنگم بشیم بعد خیابونای محلمونو بالا پایین کنیم بعد بریم خزانه که خونه ی مخاطبم اونجاس ی دعوای درست حسابی کنیم(البته الان به دلایل خاصی که مخاطبم نیس دارم میگم باهم قهر نیستیم رفنه مسافرت اما اون نمیزاره من شرارت بازی کنم) آره دیگ چشم بعضی ها رودیدم***********!!!!!!!!!!!!!!!!
هیچ وقت این فانتزی من تبدیل به واقعیت نمی شه چون از ی
دختر پونزده ساله
اینجور چیزا بعیده ینی اطرافیام نمیزارن!!!!!!!!!!!!!¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡****************
اما دوس دارم که همچین اتفاقی بی افته***********!!!!!!!!!!!!¡¡¡¡¡¡¡¡¡:-*
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزى من اینه که باب راس تو برنامه لذت نقاشى براى یه بار هم شده نقاشى اش خراب بشه...مى خوام بدونم چیکار مى کنه...!! ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که :
شکست عشقی بخورم، در حد ایران ، مالدیو !
بعد با یه پاکت سیگار ) ترجیحا مارلبورو قرمز پایه بلند (
بیفتم تو خیابونا ) بی ام دبلیوم تعمیر گاهه ( و همین
جوری قدم بزنمو و سیگار بکشم !
بعد یکی بیاد از من به پرسه آقا آتیش داری ؟!
منم بگم تو دلم عآره!
بعد یارو سیگارش رو بیاره سمت دلم که روشن کنه !
منم بهش بگم ، عـــه آغآ اینجارو ، بابات پشت سرته !
بعد تا یارو برگشت ، برم تو افق محو بشم !
وقتی هم میرم افق از مغاز یه بسته تیغ ) ترجیحا تیغ تیز
( بخرم ، برم پیش مجید خراطها !
یکی از فانتزیام اینه که...
داداش.آبجی...جونم برات بگه که یه ته استکان فانتیزیم اینکه یکی از کارگردانای بزرگ هالیوود من و یه جاببینه و خیلی از فیسم خوشش بیاد و(آره...ما خیلی جذابیم) و ازم در خواست کن ه که تو یکی از فیلماش بازی کنم..بعد با هرار التماس و پا بوسیم منم ببینم فرصت مناسبه به شرط بازی تو فیلمی که خودم فیلمنامش و نوشتم قبول کنم...بعد فیلمم بشه پر فروش ترین فیلم سال.بعد برا جایزه اسکار نامزد بشم...و در حال که برنده اسکار در دوبخش بازیگری و فیلمنانه نویسی شدم جاستین ببیبر ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که چن تا اگهی بسازم بدم تلویزیون!!!مثلا یه شامپو که تو تبلیغش بگه اوه در پای تو!!!!!یا یه بسته آموزشی برای دبیرستانی ها به اسم پایین پایین!!!!!!و امااااااااا..........یه هود که بگن چه خوب که از آشپزخونتون بوی غذا نمیااااد...........آره از قدیم اینطوری بوده!!!!!!!!!!!خدایییییییی با این تبلیغاشون روحیه مارو شاد میکنن!!!!!!!!!!!!!!بععععععععله
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من اینه میخوام مثل لوک خوش شانس تو غروب افتاب با اسبم که پشتش سلنا نشسته محو شم فقط همین ادامه مطلب ...
یکى از فانتزیام اینه که یه قنادى بزنم توش قند بفروشم!
یه عطارى بزنم توش عطر بفروشم!
یه قهوه خونه بزنم توش قهوه بفروشم!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که تو یک جای شلوغ گوشیم زنگ بزنه بعد من جواب بدم:
هرجوری میتونید گیرش بیارید.... فقط حواستونو جمع کنید
زنده میخوامش!
ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیای امر خیرم اینه یکی از میلیونها خاستگار مایه داری که پاشنه در خونه دخترخاله ها و دخترعموهای 35 سالمو از جا کندن بیاد خاستگاری من! حالا خودشم نیومد راننده اش بیاد لااقل...
!!!!!والا با این فیس و افاده شون!!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیام اینه که به مامانم بگم: مامان برم برای کامپیوترم ی بازی بخرم؟ بعد بهم
نگه:مگه ماه پیش نخریدی؟
آخه نه خداییش مامانه ما داریم؟؟؟؟؟؟
ادامه مطلب ...
فانتزی منم اینه که فرت فرت پول بریزم جلو معلمام که همشونم فرت فرت نمره هامو 20 کنن (مخصوصا ریاضی و فیزیک) :-(
حالا این حال زارمو کسایی میدرکن که تجدید شدنو وقت دوباره خوندن ندارن :))))
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من
اینه واسه ی بار هم ک شده اون چیزی رو ک سر میز غذا نشون میکنم و واسش هزار تا نقشه
میکشم بابام یا ابجیم با کمال خونسردی فرتی برش نداره!!!!!!!!!!!!!!!!
والا بخدا!!!!
حصرت ب دل موندیم ی بار همچین حادثه ی رخ نده!!!
ایا شمام مث من هستین؟؟؟
ادامه مطلب ...
خوشبختى توپى است که وقتى مى غلتد،به دنبالش مى دویم و وقتى توقف میکن به آن لگد مى زنیم.[شاتو بریان]
اس ام اس های فلسفی و حکیمانه
مثل سیگار
نصفه ...
افتادم
در جهانی که پمپ بنزین بود....
ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که هروقت سر سفره نوشابه باز میکنم بیستا لیوان طرفم نیاد بگن برای ما هم بریز واقعا برام فانتزی شده تاز بعضی موقع ها به خودمم هم نمی رسه!!!!
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزیم اینه
که اگه ازدواج کردم پسر دار شدم اسمشو بذارم مایع دستشویی فوم اوه....
خداییش خیلی کلاس داره
بعدشم بفرستمش مدرسان شریف درس بخونه !!!
ادامه مطلب ...
یکی از مهمترین فانتزیای زندگیم اینه که یه روز برم کُره جنوبی فقط 48 ساعت بهم وقت بدن تمام چیزایی رو که توی این چند سال میخواستم از اینترنت دانلود کنم ولی بخاطر سرعت پایین نتونستم ؛ رو دانلود کنم و برگردم...
به خدا برمیگردم:)
اصن همینجا قول میدم خوبه؟؟
(کره جنوبی پرسرعت ترین اینترنت جهان را داره)
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیای من اینه که 1روز با چرخ دستی برم جلو دانشگاه شریف مدرک بفروشم بعد رییس
دانشگاه به دانشجوها بگه از این دست فروشه هله هوله نخرید !!!
مدرک 10 شاعی
!
ادامه مطلب ...
فانتزی من اینه که به بابام بگم دو هفته دیگه باید شهریه دانشگامو بدی اونم برگرده بهم بگه میبینی الان تو آمپاس شدیدی هستم تو هم هی قُمپز در کن شده دو تا کلیه مو میفروشم شهریه دانشگاتو میدم
منم بگم: دمت گرم، دمت گرم و به بالا نگاه کنم
آقا من از شما میپرسم اینم فانتزی من دارم؟
یکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی های
ذهن من :
وقتی تنها میشی دوستاتو از اینترنت دانلود کنی …
روزا که پشه ها خوابن بری بالا سرشون ویز ویز کنی …
موهاتو بزنی قهر کنه درنیاد …
از خودت فرار کنی گم شی …
برق بره با بزرگترش بیاد …
اشتهات کور شه ببریش مدرسه نابینایان !
ادامه مطلب ...
یکی از فانتزیام اینه که:
بابام مثه ممد جواد تو مادرانه همش دنبال کارای دوستاش باشه و بیرون باشه بعد وقتی میاد خونه مامانم مثه زنش ک یادم نی اسمشو براش چایی بیاره بگه خسته نباشی !خیلی زحمت میکشی!!برات بالش پتو بیارم استراحت کنی عایا؟؟
یکی از فانتزیام اینه که...
یکی از
فانتزیهام اینه که یه دریایی یا اقیانوسی خشک بشه و من برم توش بگردم!!!
خدایا یعنی میشه...
ادامه مطلب ...