پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که یه فامیل داشته باشیم اسمش سروش باشه

بعد بچه دار شه بگم: سروش منتشر کرد

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که تیم فوتبال محبوبم توی یه بازی خیلی خیلی مهم یک صفر عقب باشه و من کلی استرس و دلشوره داشته باشم
بعد از شدت استرس برم دستشویی در حد یه دیقه وقتی برگشتم ببینم 2تا گل زدیم و دو یک جلوییم خیالم راحت شه  

یکی از فانتزیام اینه که...

یـــــکی از بدترین ضــــــــدحال ها اینه که ماشینی که کمی باهات فاصله داره و تو بیاده ای و منتظری تا اون از جلوت رد شه و بعد تو رد شی میان دقیقا جــــــلوت ترمز میزنه و خیلی شیک ومجلسی از ماشین میاد بایین و این تویی که توی دلت کلی فحش بهش میدی!!!!!

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزی هام اینکه یه روز صبح که دارم میرم از خونه بیرون به سمت مدرسه ببینم برد پیت و انجلینا جولی وایسادن جلوی در ما بعد یه دفعه برد بپره بقل من بگه بابایی خیلی خوشحالم که مبینمت تو 17 ساله که گم شدی و ما امروز تو رو پیدا کردیم برو لباس هات رو بپوش بریم امریکا.
بعد من محکم بزنم تو صورت بابام ( برد ) بگم بی شعور کصافط تو که فارسی بلدی واسه چی تو فیلم ها انگلیسی حرف میزنی مردم جر خوردن از بس زیر نویس خوندن.
:ا

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینکه یه روزی مدیر یه شرکت بزرگ بشم بعدش یه آقای شیک پوشی بیاد واسه استخدام من هم عینک ریبن ویفریمو بزنم در حالی که یه شیشه ای شکسته یکیش هستش
باد بزنمو تو دست بگیرم بهش بگم میزان تحصیلاتتون اونم بگه سیکل
منم بگم آخه سیکلم شد تحصیلات نه وجدانن در مورد من چی فکر کردی اومدی شرکت به این معروفی واسه استخدام اونم بهش بربخوره بگه راست میگی تجحصیلاتت خودت چیه منتم بهش بگم بنده خدا من تا مهد کودک بیشتر نرفتم هیچی دیگه اونم کف کنه بیاد ازم امضا بگیره منم بهش بگم اگه میای خواستگاریم استخدامت میکنم بله اونم قبول میکنه

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزی های من اینه که
مردم یاد بگیرن به ( آلوچه ) نگن گوجه سبز ........
شما نمی دونید که انگار به زردآلو بگن گوجه زرد اشتهای منو نسبت به این موجود کوچولو وخوشمزه کور میکنه.........


یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزیم اینه که سرسفره ی عقدبالای سرعروس دامادقندبسابم.
نه به خاطراین که میگن زندگیشون شیرین میشه ها،من به زندگیشون کاری ندارم،فقط میگن هرکی قندبسابه به آرزوهاش میرسه.
منم میخوام بالاسرعروس دومادقندبسابم تابه آرزوم برسم.
بدجنس هم خودتونید:دی

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی من اینه که تو یه مجلس جدبد که میرم (مجردم) با یه آدم پولدار و باکلاس آشنا بشم بعد اون از من خوشش بیاد و بگه تو با همه فرق داری و همون دامادی هستی که دنبالش می گشتم و دخترم رو جز تو به هیش کی نمی دم:)
خداییش فانتزی خیلی از جونهاست.

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزی هام این بود که وقتی جواب آزمایش گروه خونی ام میاد نوع گروه خونی ام هیچ کدوم از گروه خونی ها نباشه (نادر باشه) و دانشمندها و دکترها روی من تحقیق کنن بعد متوجه بشن خون و بدن من با همه آدم ها فرق داره و معروف شم یعنی می شه عایا؟؟؟!!!

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی ازخفن ترین فانتزیای دوران کودکستانم این بود که وقتی خانوم معلم بههمون خمیر بازی میداد، اونی که تو بسته بندی و دست نخورده بود بم میرسید^_^
لامصب هیچ وقتم اینجوری نشد:(((((

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزیم اینه که وقتی اینترنت شارژش تموم میشه به جای اینکه یه صفحه بیاد مث اسمال سبزی فروش قلدر بگه :
مشترک گرامی!اعتبار اینترنت شما تمام شده است.لطفا هر چه سریع تر جهت رفع شکل اقدام فرایید.
بگه :
عسلم!اصلا غصه نخوریا ولی شارژنتت تموم شده.الهی من فدات شم..اصلا فدا سرت.قربون اون چشمات برم من.شب بابایی میادواست میخره.غصه نخوری من دق میکنما!باشه نازم؟؟؟قربونت برم نفسم :)

0-0

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد