پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان
بزرگترین سایت جوک و اس ام اسپرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان
بزرگترین سایت جوک و اس ام اسیکی از فانتزیام اینه که...
فانتزی من اینه هر وقت شارژ خریدم به کل مخاطبام اس میدم من به شارژ نیاز دارم بعد یه عالمه شارژ به هم
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که وقتی یه مورچه درحال کشیدن آذوغه(عاذوغه،آزوقه،آزوغه،آضوغ)حالا هرچی)میبینم بدونم کجا داره میره خودم برسونمش گناه داره،همچین آدم دل نازکی هستم من
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
فانتزیه من اینه که پیش عشقم خوشبخت بشم.....
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
یکی از بزرگترین فانتزییام اینکه تو مسابقات ورزشی (هر نوعی) رو لباساشون تبلیغ بانک و رب گوجه و... نباشه فانتزی هرکی هست بزن اون
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
فانتزیم اینه هر جا هستم
و میرم wi-fi های أطرافم قفل نداشته باشه و آزاد باشه....
اونایی که از سرعت اینترنت شاکی اید، من پول ندارم مودم و
اینترنت بگیرم. خدا رو شاکر باشید.
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
فانتزی من اینه یه بار برم دبل یو سی با خیال راحت کارموانجام بدمو بیام یه نفر هی نزنه به در که زود باش.والا اصن ناراحتی اعصاب گرفتم شدید.مسئولین رسیدگی کنن لدفن!!!!!!!!!!!!!
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه دیگه هیچوقت برا مدرسه ساعت 5صب بیدار نشم درس بخونم :| بد ظلمیه خدایی :((
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
فانتزی من اینه که بودم چرا غوره سبزه اما ابغوره قهوه ای ؟؟؟؟؟؟؟
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
یکی ازفانتزیام اینه که یه روز ساعت ۲ بعدظهر تلویزیون خاموش باشه یالااقل رو کانال ۱ نباشه واس اخبار. ولی مطمئنم این فانتزیم هیچوخ تحقق پیدانمیکنه!!!!!!!!!
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
یکی از فانتزیام از بچگی این بوده که وقتی مترو میاد هرجا که خلوته با انگشت اشارم مترو رو نگه دارم بعد من که سوار شدم دوباره مترو حرکت کنه!!!!!
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
یکی از
فانتزیام اینه سر امتحان الکی هی کفه دستمو نگا کنم
مراقب احساس زرنگی کنه بیاد خفتم کنه ببین هیچی کفه دسم
نیست....
بعد بش بگم زرشک! ضایع شدی؟؟؟
اصن به عشق همین حرکت میرم مدرسه....
•
•
•
یکی از فانتزیام اینه که...
•
•
•
فانتزی من
اینه...
تا35 سالگی یه ماشین فراری زرد رنگ با رینگ های بلبرنگی
بخرم بعد برم شمال...بعد دستمو از شیشه آویزون کنم و یه آهنگ یانی هم پلی کنم
بعد با همون ریتم و سرعت جلو پایه این دخترای زشته
خیابونی ترمز کنم
و در نهایت وقتی خواست سوار بشه یه دیس کیک خامه ای که
از قبل همراهم آورده
بودمو بزنم تو صورتش و پامو بزارم رو گاز و سریع برم خونه...
پرایدمو سوار شم برم دوباره همون جا..
ووقتی این دختر خیابونیه روبا اون وضع دیدم دلم رحم بیاد
سوارش کنم بیاد خونمون لباساشوو عوض کنه و یه آبی به سرودست بزنه..
