پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

پرتال تفریحی سرگرمی جوجو فان

بزرگترین سایت جوک و اس ام اس

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی من اینه تو مدرسه که مثل همیشه داریم یورتمه میریم یهو مدیرمون درحالی که ساپورت صورتی مایل به آبی خربزه ای گل منگولی با تیشرت سبز مخمل با کیلیپس چهل سانتی درحالی که کفتر رو سر کچلش پی پی کرده وخودش خبرنداره بیاد تو و میکروفون رو برداره بگه بیاید سرصف ومثل همیشه بگه پول کمک به مدرسه رو نیارید امتحان ترم اول نمیگیریم ازتون منم بلند بگم بازم زنش انداختش بیرون ودرحالی که همه دارن زمینو گازمیزنن بگه وایسا بیرون تامن بیام تکلیفو روشن کنم بعدبره یه قیچی بیاره که موهای منو ازته بزنه و همین که اومد موی منو کچل کنه گوشیم زنگ بخوره واز ته جورابم درش بیارم و درحالی که هنگ کرده جواب بدم یارو پشت خط بگه سلام سرگر باقر، سرهنگ آموکسی سیلی پنجاه میلی گرم هستم از بچه های کف اداره مبارزه بامواد ساعت هشت صبح فردا چهل متری با قاچاقچیای مواد دعوا؛بعد قطع کنه و مدیر درحالی که داره از کلش دود میاد بگه از این به بعد پنجشنبه ها مثل بقیه مدرسه ها تعطیلید بعد من یه لبخند ملیح بزنم بگم ممل سابقو لولو برد

یکی از فانتزیام اینه که...

دوران پیش دانشگاهی یه دبیر فلسفه داشتیم خیلی خوب درس میداد اما سخت گیر بود امتحان میگرفت سه تا سوال میگفت هر سوال یه ورق جواب داشت یه رب وقت میداد. . .
اسم کوچیکشم حسن بود. . .
اولین و آخرین فانتزیم این بود که یه بار آخر برگه امتحانیم بنویسم سوالات خیلی خطرناک بود حسن!!!! ^__^
ولی مطمئن بودم اخراج میشم. . .
هعععی فانتزی به دل موندیم سال تحصیلی تموم شد!!!
آیا فانتزی خوبی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟  

یکی از فانتزیام اینه که...

فانتزی من اینه ک مث تو ای قصه ها سرمو بزارم رو شونه مخاطب خاصمو گریم بگیره،بد اون اشکامو پاک کنه بگه اگه ی بار دیگه اشکاتو ببینم من میدونم تو!مشکل اینجاس ک من هرچی ب بدبختیام فک میکنم گریم نمیگیره اصل.سابقه داشته ب اندازه دو بند،انگشتمو تو چشم فرو کردم لامصب انگار عایق بندی شده...

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺳﻬﯿﻞ ﺑﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﺳﻤﺶ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﻪ ﻓﮏ ﻭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﻢ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ : ﺳﺘﺎﺭﻩ ﯼ ﺳﻬﯿﻞ ﺷﺪﯼ

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی ازفانتزیام اینه.........
موهام انقدر بلند وپرپشت بشه،ک بتونم ب جای کلیپس،موهای خودمو
زیرشالم مث ی کلیپس ببندم و درست کنم!

اونوقت هرکی منو دید وگفت:هه! اون توپ پشت سرت کلیپسه؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد من با اعتماد ب نفس وغرور سرمو بالا بگیرم وبگم:ن موهای خودمه!
حتی اگه شرایطش بود،موهامو نشونش بدم تابیشتر ضایع بشه.
خخخخخخ

یکی از فانتزیام اینه که...

یـکـی از فـانـتـزیـام ایـنـه کـه یـه روز پـشـت تـلـفـن تـوی جـمـع بـگـم خـودمـو بـا اولـیـن پـرواز مـیـرسـونـم ، لامـصـب کـلاسـش از مـدرسـان شـریـف هـم بـیـشـتـره !!! ^_^

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزی هام اینه که حریم سلطان تموم شه.

یکی از فانتزیام اینه که...

منم ی فانتزی احساسی دارم........!!!
اینه که : ی روز با مخاطب خاصممم تو کوچه باغ های پاییزی قدم بزنیم بعد
یکی از خاطرخواهام منو ببینه بیاد با مخاطبم بزنن تو کت و کول هم!!!
.
.
بعدش منم خیلی ریلکس با یکی دیگه از کنارشون رد شم و بگم : دیوونه ها
من اینو دوس دارم و بعدشم دست تو دست تو افق پاییزی زیر بارون محو شیم!!!

یکی از فانتزیام اینه که...

یـکـی از فـانـتـزیـایـی کـه دارم ایـنـه کـه تـو یـه جـمـع تـرجـیـحـا" خـانـوادگـی....
تـرجـیـحـا" هـم خـونـه ی خـودمـون بـاشـه!!!:^)
(تـعـداد حـضـار مـحـتـرم هـم مـثـلـا" 100 نـفـر بـاشـه):^)
مـجـلـس هـم شـلـوغ پـلـوغ و ایـنـا بـاشـه!!!
بـعـد مـن یـهـو مـثـل تـو فـیـلـمـا داد بـزنـم: هـمـگـی ســــاکـت!!!
مـیـخـوام یـه سـوال مـهـم بـپـرسـم!!!
هـمـه هـم طـبـق فـرمـوده ی ایـن جـانـب سـاکـت شـن.....
بــعــد مـن یـهـو داد بـزنــم:
مـــامــــان.....شـــام چــی داریـــم؟!؟:^)
هـیـچـی دیـگـه!!!فـانـتـزیـم هـمـیـن بـود

یکی از فانتزیام اینه که...

یکی از فانتزیام اینه که وختی از خواب پا میشم با نهایت ادب و احترام واسم صبونه سرو بشه!اصن اونم نه،توقع رو میاریم پایین
لا اقل صبونه واسه خوردن وجود داشته باشه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد